سلام
ماه هم داره تموم میشه چه کردیم؟
سه هفته ای هست که هر پنچشنبه تو جمکران اعلام برنامه میکنند که دارن خودشونو برای نیمه شعبان آماده میکنند
هفته اول یکطرف صحن رو چراغ زده بودن هفته دوم یکطرف دیگه رو چراغ زده بودن این هفته هم تقریبا چیزی نمونده بود که کلا مسجد چراغانی بشه !
تو دلم میگفتم من چقدر خودمو آماده کردم من چقدر به خدا نزدیک شدم چقدر با خدایی خودم راز نیاز کردم چقدر خودمو آماده کردم تا بتونم از دست گناهام خلاص بشم
چه طور دلمو چراغانی کنم برای آقام ؟
چقدر خودمو آماده کردم برای آقام
چه کنم که دیگه اسیر نفسم نباشم ؟
میگفتم میشه یه روزم من اینطوری احساس کنم که دیگه چیزی نمونده بنده خوبی بشم !
میشه منم پله پله به خدام نزدیک بشم !
مثلا بگم آقا سه هفته هست که گناه نکردم !
سه هفته هست که دارم خوب بندگی میکنم !
بگم آقا منم خودم رو دارم آماده میکنم منم دارم خودسازی میکنم سعی میکنم از خدا و شما دیگه جدا نشم !
چی میشه مگه ماهم اینطوری خودمونو آماده کنیم برای رسیدن به خدا و آقامون....
آره رفقا
چی میشه ما لحظه شماری کنیم برای خوب شدن خودمون
رفیقا چند وقتی دلتنگ ماه رمضانم دلم تنگ شده برای سحره های ماه رمضان ....
دلم تنگ ربنا های ماه رمضانه ...
دلم تنگ شده برا اذان های افطار ...
دلم تنگ شده برای خوب بودن ...
پیش خودم میگفتم اگه تو این ماه های آسمانی نتونیم دل بدیم از ماه رمضان نمی تونیم استفاده کنیم باید تو این ماه ها خودسازی کنیم تا ماه رمضان خوب بندگی کنیم !
آره رفقا
یک هفته دیگه هم اومد و رفت و با چه لحظاتی گذشت لحظه هایی خدایی
مراسم روح بخش اعتکاف چه درس های بزرگی داد و رفت
چه خاطرات شیرینی به جا گذاشت و رفت...
چه حسرتهایی به دل گذاشت و رفت ...
***********************
پله های جمکرانی .......
دوباره پنجشنبه شد رفتیم بسوی جمکران ...
قبل از اینکه وارد مسجد بشید مثل سری قبل از همینجا به نیت ورود به مسجد مقدس جمکران به آقا سلام بدیم بعد وارد بشیم...
بایستید
روبه قبله
دست راستتونو بزارید رو سرتون
السلام علیک یا صاحب الزمان
السلام علیک یا صاحب الزمان
السلام علیک یاصاحب الزمان
الغوث الغوث الغوث
ادرکنا ادرکنا ادرکنا
الامان الامان الامان
الساعه الساعه الساعه
العجل العجل العجل....
داشتم میرسیدم روبروی مسجد دیدم شخصی کمی اونطرف تر از روبروی مسجد به دوتا عصاتکیه زده ایستاده و تو یه دستش هم تسبیح
داره ذکر میگه... رسیدم روبروی مسجد تو حال خودم بودم یکی از رفقا نامه ای داده بودن که روبروی مسجد بخونم مشغول خواندن شدم تا اینکه نامه تموم شد
سری چرخوندم دیدم هنوز اون شخص ایستاده یه دفعه حال عجیبی بهم دست داد دیدم با پاهاش یه حرکاتی انجام میده انگاری میخواست بشینه نمی تونست یه حالت نیمه خم گرفته بود و پاهاشو تکون میداد دفعه اول پیش خودم گفتم خدایا ببین اومده شفا بگیره اومده تا آقا نگاهی بهش بکنه تا خوب بشه
میگفتم حتما داره اینطوری میکنه که ببینه شفا گرفته یانه خلاصه اشک مارو درآورده بود
چنددقیقه گذشت رفقام هم اومدن ....
براش دوتا لیوان آب بردم و سلام علیک کردم و برگشتم ..
رفتم اعمالی رو انجام بدم ، تو صحن مسجد نشستم از دور میدیدم که هنوز سر پا ایستاده 45دقیقه گذشت نزدیک غروب آفتاب بود
اون شخص هنوز از دید و فکرم بیرون نیومده بود....
دوباره رفتم پیش بچه ها این سری یک لیوان چای بردم برای اون شخص
دستم رو گرفت داشت دعا می خواند دعاش که تمام شد گفت داشتم دعای مومنات می خواندم و همه رو دعا میکردم
حرفها کوتاه و پر بار رد بدل شد .
گفتم تنهایی
گفت: بله ، از شهرستان تازه امروز اومدم
گفتم تنها نیستی خدا باشماست
گفت بله
بعدش نگاهی کرد گفت : پاک بودن در جوانی شیوه پیغمبریست
گبر هم در پیری در پی شیوه پیغمبریست ولی افسوس که در پیری هیچ صفائی نداره
اصل اینه که در جوانی یه کاری کرده باشی و گرنه تو پیری لطفی نداره
جونی نیمه شب بلتد شی با خدا راز ونیاز کنی روحت با خدا موج میزنه ...
ولی وفتی پیر شدی که حالی نداره ....
....
.......
خلاصه صحبتها تموم شد و خدا حافظی کردم.....
یک برداشت ازجنبه دیگر :
رفقا
درسته که هر چیزی رو به ظاهرش نگاه میکنی ولی خیلی عالیه که به باطنش هم بتونی نگاه کنی
اولش من چی فکرمی کردم ...
تا جایی پیش رفتم که دیدم داره با خدا قدم میزنه
عمق قضایا رو دیدن مهم نه ظاهرش
درسته که اون شخص شاید بیشتر برای شفاگرفتن اونجا اومده بود منتهی با یه خشوع و خضوع خاصی حضور داشت که خودشو رو متوجه خدا کرده بود .
قلبش متوجه خدا بود شاید گوشه نگاهی هم دنبال آقاش بود
منظور از همه این صحبتها توجه قلوب به خدا ست
حواسمون باشه خدا یادمون نره ....
خدا که ما رو فراموش نمیکنه این ما هستیم که خدا رو فراموش میکنیم ...
ببینیم دنبال چی میگردیم ؟
یک مثال بزنم و جریان یک بحث رو باز کنیم
مثلا در دعا کردن به عمق دعا رفتن مهم نه به ظاهر دعا نگاه کردن و توجه به آن...
در نماز خواندن به عمق نماز رفتن مهم نه ظاهر نماز به خود گرفتن و به ظاهرش توجه کردن ....
یه مثال دیگه بزنم
یه درخت چه طور رشد میکنه و سبز میشه از طریق ریشه هاش آب جذب میکنه
درسته و لی قبلش این نوک ریشه هست که دنبال آب میگرده یعنی او نوک ریشه هستش که اول از همه جونه میزنه میره سراغ آب
تا به اینکه همینطور مسیرش رو ادامه میده
تا به آب بیشتری برسه درسته تنه ریشه هم کار جذب آب میکنه ولی کار اصلی رو اون نوک ریشه انجام داده و میده .....
جریان ماهم مثل همین گیاه هدف اصلی رسیدن به خداست یعنی از همون اول خدا خواست و در ما گذاشت که در پی اش باشیم
رفیق ریشه زدیم و جذب هم میکنیم چه بهتر که دنبال اصل کاری بگردیم همینطوراین ریشه هامون رو رشد بدیم برسونیم به عمق
در عمق چه خبره ....!!!
*********************
انشاالله اگه عمری باقی ماند این بحث رو ادامه میدهیم
درضمن از همه دوستان وبلاگ نویس ، اساتید و علمایی که بنده اردات خاصی نسبت بهشون دارم اونایی که از دیار نور و ازاین کره خاکی به این وبلاگ سر میزنن تقاضا دارم حتما با نکته نظرات خودشون ما رو راهنمایی کنند.
برای شادی روح پاک شهدا صلوات
التماس دعا برای فرج آقا
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام به شما دوست خوبم
وبلاگ بسیار زیبایی دارید ، در صورتیکه صلاح میدانید آدرس زیر را تحت عنوان جواب سوالات تبیان و آفتاب درلینک خود قرار دهید . و
با پاسخ به سوالات تبیان اینترنت مجانی و جوایز دیگر هدیه بگیرید ، جواب صحیح سوالات را از وبلاگ زیر در یافت نمائید .
در ضمن برای ورود به سایت تبیان و آفتاب از قسمت پیوندهای روزانه همین وب سایت می توانید استفاده نمائید .
خدا نگه دارتان باشد.
جواب سوالات تبیان و آفتاب
http://nasimekavir.blogfa.com/